یکی از مباحت مهم در مدیریت کسب و کار ، بخش های تولیدی و بنگاه های اقتصادی، نظارت بر عملکرد و ایجاد هماهنگی است. نظارت در سازمان ها و جوامع دارای سابقه طولانی بوده و از مهم ترین وظایف و دغدغه های مدیران با تجربه برای تعیین اولویت های اصلی تولید است و این امر بیانگر اهمیت نظارت در صیانت، دوام و بقاء سازمان ها است.
بدیهی است ضرورت وجود نظارت و توصیه به ایجاد یک سیستم نظارتی دقیق و روزآمد ، به معنای بی اعتمادی به مدیران و کارکنان سازمان ها نیست ، بلکه برای داشتن یک سازمان سرآمد ، پایش فرآیند های مختلف و نظارت نیز ضرورت دارد و مسئله ای که حائز اهمیت است ، نحوه نظارت است تا موجبات بهبود ، ارتقاء و سرآمدی سازمان نیز فراهم گردد و از نظارت و کنترل به عنوان مانع پیشرفت و توسعه سازمانی یاد نشود.
به این منظور و در جهت بهبود عملکرد سیستم های تولیدی ، هماهنگی ، پایش و نظارت راهبردی بسیار ضروری است. البته هماهنگی و نظارت در امور در راستای بهبود مستمر ، یک فرآیند تحقیق است و در زمان اجرا می بایست از اصول علمی تحقیق بهره گیرد. به این جهت می بایست متولی این امور در هر سازمانی مشخص شود و ضمن نظارت و هماهنگی در اجرای این برنامه با فرهنگ سازی مناسب در موقعیت «مشاور» و « هدایتگر» ظاهر شود. زیرا نظارت ، فراهم آورنده اطلاعات مفید برای مدیریت اثر بخش است.
پیتردراکر در مورد اشکالات احتمالی در مبحث پایش ، نظارت و ارزیابی چنین می گوید : « سنجش سنتی عملکرد برای ارزیابی کسب و کار کافی نیست. دلیل اصلی اینکه ارزیابی سنتی در تامین نیازهای جدید کسب و کار موفق نیست ، ریشه در شاخص های ناقص و ضعیف دارد.»
به این لحاظ استقرار نظام های ارزیابی عملکرد در بخش های تولیدی و بنگاه های اقتصادی علاوه بر نظارت بر فعالیت های سازمان طبق قوانین و ضوابط ، میزان بهره وری هر سازمان را ارزیابی و به توانمند سازی سازمان ها و افزایش بهره وری سازمان کمک می کنند.
بدیهی است که برای دستیابی به بهبود سیستمی در هر سازمان ابتدا بایستی در مدیران سازمان انگیزه ایجاد نمود و آنان را با قوانین و اهداف آشنا نمود تا در مرحله اجرا با مشکلی مواجه نشویم. البته نقش سیستم های تشویقی برای پایبندی و ترغیب کارکنان به رعایت ضوابط ، قوانین و اصول سازمانی بسیار مهم است.
بنابراین به منظور بهبود فرآیند تولید و تحقق رشد تولید کیفیت محور ، نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم ضروری است و به همین لحاظ سازمان ها همواره تلاش می کنند ، ضمن پایش مستمر فرایندهای تمامی حوزه ها ، با اجرای برنامه های نظارتی و با در نظر گرفتن چگونگی اجرای قوانین و مقررات و ارزیابی عملکرد بخش های مختلف سازمان در کلیه سطوح ، ایرادات و نواقص را شناسایی و اعلام نموده تا نسبت به رفع آنها اقدام شود و اهداف سازمانی در کوتاه ترین زمان ممکن محقق گردد.
در سازمان های پیشرو سیستم های نوینی برای نظارت ایجاد شده است که به کارگیری این سیستم ها موجب سهولت امر نظارت و همچنین افزایش دقت می شود. در این نوع سازمان ها ، پایش ، نظارت و ارزیابی پیوسته و اعمال قوانین بدون تبعیض از مهم ترین عوامل نهادینه سازی بهبود مستمر هستند.
با اعمال کنترل های به موقع در زمان پایش عملکرد ، نارسایی ها و ضعف ها در حوزه های اجرایی آشکار می گردد و با نظارت های مستمر و آسیب شناسی بخش های مختلف می توان این موارد را شناسایی و نسبت به رفع ضعف ها و نقائص احتمالی آنها در جهت بهبود اقدام نمود. در این راستا نکته بسیار مهم این است که نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم برای بهبود مستمر و تحقق اهداف و راهبردهای ارزش آفرین ، نیازمند مکانیزم و سیستم های دقیق و اطمینان بخش است و از آنجا که راهبری اصولی و نظام مند این مکانیزم ها و ساز و کارها یکی از حلقه های زنجیر ارزش آفرینی در سازمان های پیشرو و مدرن است، در چارچوب نظام راهبری بخش های تولیدی نقش به سزایی در توسعه پایدار ایفا می کند.
نکته حائز اهمیت در مبحث نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم برای بهبود مستمر در بخش های تولیدی و بنگاه های اقتصادی ، دستیابی به ارتقای کیفی محصولات تولید داخل است و در نهایت منجر به تولید کالای استاندارد و مرغوب که تضمین کننده ایمنی و سلامت جامعه می باشد ، خواهد شد.
لذا نظارت بر کنترل کیفیت و ارزیابی این شاخص در مبادی تولیدی ، علاوه بر اینکه حقوق مصرف کنندگان را تامین می نماید، موجب افزایش تولید در کشور ، توسعه صادرات و حرکت رو به جلو در مسیر رشد تولید است ؛ بنابراین برای بهبود مستمر و دستیابی به رشد تولید کیفیت محور ، ایجاد ساز وکارهای مناسب برای نظارت بر عملکرد سیستم های تولیدی از سوی مدیران بخش های تولیدی و بنگاه های اقتصادی بسیار راهگشاست .
* شهرام شیرکوند - حائز سی رتبه برتر در جشنواره های بین المللی وملی مطبوعات و خبرگزاریهای کشور